اين سخت هم گذشت
سلام مليسا جون خلاصه اين پروژه سخت ونفس گير يعني پوشك تموم شد وحالا ميخوام برات بنويسم با چه سختي ومشقتي اين پروژه را به اتمام رسوندم. تو از اينكه بخواي جيش كني بدون پوشك فوق العاده ميترسيدي وعلتش هم پارسال ارديبهشت ماه وقتي چند روز تب واسهال داشتي بردمت دكتر واون برات آزمايش ادرار نوشت ويه چسب مخصوص داد كه بهت بچسبونم وتو توي اون جيش كني تو از همون موقع ترسيدي نه آزمايش را انجام دادي نه ديگه حاضر ميشدي بدون پوشك بموني البته تايمهايي بود كه در طول روز بدون پوشك ميموندي ولي محال بود جيش كني سريع جيش داشتي ميگفتي مامان پوشك بيار برام. كتاب مامان بيا جيش دارم را كلي در طول روز برات ميخوندم، قصه كه شبها ميخواستم بگم در...