آخرین پست سال 95
سلام به دختر نازم :
دیگه چیزی تا عید نمونده ومنتظر هستیم جمعه صبح خاله فرشته با عمو دویده بیاد وبعدازظهر جمعه همه حرکت کنیم به سمت رشت وبریم کلی خوش بگذرونیم.
توی مهد جشن سال نو و مراسم عکس یادگاری دسته جمعی و تئاتر نمایش عروسکی براتون انجام دادند همین طور روز شنبه 14 اسفند ماه تولد آراد توی مهدتون بود وقتی کارت تولد آراد را دیدم گفتم ملیسا فردایش تولد من هست.
روز شنبه 14 اسفند که اومدم خونه مامانی دنبالت گفتی مامان چشاتو ببند برات سوپرایز دارم ورفتی توی اتاق که کادوم را بیاری مامانی گفت بهش نخندیها رفته یه دستکش پلاستیکی را برداشته کادو کرده برات هرچقدر بهش میگم فردا تولد مامانت هست فردا میریم برای مامان فرخنده کادو میخریم گوش نمیکنه خلاصه کادو را آوردی بغلت کردم گفتم مامان من اون هفته گفته بودم تولدم هست قربونت بشم که تو یادتت مونده وکادو را باز کردم گفتم دستت درد نکنه اینو از کجا خریدی گفتی دیدم مامانی دستکش را گذاشته روی چارپایه منم گفتم بردارم برات کادو کنم کلی خندیدم گفتم مامان جون ما که دیروز خونه تکونی کردیم این دستکش برای مامانی هستش ما که خودمون داریم اینو بده به مامانی ولی کاغد کادوی خوشگلت را برمیدارم خیلی قشنگ بود دستت درد نکنه وبوست کردم وممنون از اینکه تولد من یادتت بود این خیلی برام با ارزش بود دختر خوشگلم
در راستای یادگیری اعداد پایین سریال نوشته بود قسمت 125 یهو دیدی گفتی مامان شماره آتش نشانی ساختمان پلاسکو دیدم آره راست گفتی جالبه بعد از جریان ساختمان پلاسکو توی تلویزیون ویا هرجا دود وآتیش میبینی میگه مامان پلاسکو هنوز تموم نشده واین حادثه غمگین خیلی توی ذهنت نقش بسته
خداوندا ، در این آخرین روزهای سال
دل مردمان این سرزمین را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده
که هر کجا تردیدی هست ایمان
هر کجا زخمی هست مرهم
هر کجا نومیدی هست امید
و هر کجا نفرتی هست عشق جای آنرا فرا گیرد ، آمین . . .
نوروز 1396 برهمه مبارک
اینم از نقاشیهای ملیسا هنرمند
اینم از نوشتن اعداد
نوشتن اسم خودتت که البته مینویسی میسا
سن شمار ملیسا: 4 سال و 9ماه و5 روز سن دارد.