شيرين زبوني مليسا طوطي
ديروز كه اومدم دنبالت خيلي خوابت ميومد سريع خوابوندمت وشيرت را دادم خوردي ديدم كه خوابيدي من هم شروع كردن به آشپزي هم براي تو و هم شام براي خودمون بعد ظرفها را شستم كه تو از خواب بيدار شدي وطبق معمول گفتي بوشورم كاشه(يعني كاسه ام را بشورم) تازگيهاي همش دوست داري آب بازي كني كه گفتم بيا برو توي حموم آب بازي كن تا بعد من بيام بشورمت وتو هم توي حموم كلي آب بازي كردي بعد كه شستمت گفتم بيا بريم گفتي نه نه گفتم پس تو دوباره آب بازي كن تا من برم كارهام را بكنم حدوداً 30 دقيقه كلاً آب بازي كردي كه اومدم گفتم بيا بريم سي دي ببينيم كه تو هم رضايت دادي لباست را تنت كردم سي دي هم گذاشتم كه ديدي بعداز يك ربع دوباره گفتي كه بوشورم گفتم الان آب بازي كردي طبق هميشه گذاشتم بغل ظرفشويي ، آب را برات باز كردم كه تو آب بازي كني بهت گفتم مليسا آب روي پاركت نريزي هاااااااااااااااااااااااااااا تو هم گفتي چشم آخه بهت ياد دادم كه هرچي بهت مي گم تو بايد بگي چشم ولي فقط الكي مي گي بعد كاره خودتت را ميكني.
يه بار ريختي هيچي بهت نگفتم دفعه بعد خيلي بيشتر ريختي گذاشتمت پائين ديگه عصباني شدم گفتم ببين چقدر خيس كردي ببين از ساعتي كه اومدم دارم كار ميكنم اصلاً هم بهت نخنديدم ، تو همش من را نگاه كردي بعد گفتي مامان جان جان جان جان باز هم بهت نخنديدم گفتم عوض اينكه به من كمك كني هي كار من را بيشتر مي كني مگه نرفتي حموم آب بازي ديگه اين چي بود .
بعد اومدي جلو دستم را بوس كردي گفتي مامان مامان چشم چشم چشم
من هم ديگه خنديدم بغل و بوست كردم گفتم مامان الكي چشم نگو اين قدر آب بازي نكن كه دوباره بغل و بوسم كردي ديگه هي LOVE تركونديم
خلاصه خيلي خوب بلدي دلبري كني.خيلي خيلي خيلي بي نهايت دوست دارم.
ديگه هرچي بهت مي گم توهم سريع تكرار مي كني كلي كلمه ياد گرفتي طوطي شدي ديگه قربونت بشم
مليسا تا این لحظه ،
1 سال و 6 ماه و 2٧ روز و 10 ساعت و 35 دقیقه و 0 ثانیه سن دارد :.