روزانه هاي دختركم

سلام دختر گلم ببخشيد ديربه دير وبلاگت را آپ ميكنم اسفند ماه كه ميشه هم از لحاظ كارهاي شركت و هم كارهاي خونه سرم خيلي شلوغه ميشه بخاطر همين وقت نميكردم وبلاگت را آپ كنم ولي الان خونه تكوني وخريد كردنمون تموم شده و با خيال راحت دارم برات مينويسم.

ازهمون زماني كه خيلي كوچولو بودي يعني يكسالت بود به زير دستي نميدونم به چه زبونيه،زبون آدم فضايهاست تو ميگي قاب لي چيو مثلا ميخوام بهت ميوه بدم ميگي مامان بزار توي قاب لي چيو البته بماند اون موقع كه كوچيك بودي طول كشيد تا من متوجه منظورت بشم خودتت با دست اشاره كردي كه من متوجه شدم زيردستي را با اين تلفظ ميگي.

همچنان عاشق آب بازي هستي توي وسايل آشپزيت هي آب ميريزي حالا بماند كه نصف آب بر روي پاركت و فرش ميريزه ولي خودتت سريع ميگي مامان من خيلي دوست دارما، معذرت ميخوام مامان ببخشيد قول بده من نميدونم بابت چي بايد بهت قول بدم تو خرابكاري ميكني ولي من بايد قول بدم البته بگم اين كلمات را چنان با ناز ميگي كه من دوست دارم بچلونمت وسريع كلاه گشاد سرم ميذاري ومن بيخيال ميشم يعني روزي نيست كه توآب نريزي.

به توصيه مامان شادي گل بردمت براي آزمايش سي بي سي البته خودم باهات نيومدم چون خودم خون ببينم حالم بد ميشه بخاطر همين به بابا بزرگت گفتم آزمايشگاه كه بودي زنگ زدم فكر ميكردم الان با صداي گريون تو مواجه ميشم ولي بابا بزرگت گفت خيلي قشنگ گذاشت ازش خون گرفتند واصلا هم گريه نكرد بهش هم جايزه دادند بعد كه اومدي خونه دستت را به من نشون دادي گفتي مامان خانمه ازم خونگرفت ببين اينجام اوف شد من هم كلي بوست كردم گفتم آفرين دختر خوب ديگه خانم شدي اصلا فكرش را نمي كردم كه بذاري وخداروشكر جواب آزمايشت هم اومد وهمه چي نرمال بود.

ازرقصت بگم كه فوق العاده نسبت به سنت قشنگ ميرقصي بعضي شبها هم حكم ميكني كه من وحميد هم بايد همراهيت كنيم وتو خيلي خوشحال ميشي تا يه آهنگ آروم شروع ميشه مياي دستت را روي شونه ام ميذاري شروع ميكني با من تانكو رقصيدن من موندم اين يه قلم را ازكجا ياد گرفتي.

تا صداي اذان هم بخش ميشه سريع شروع ميكني به نماز خوندن وصلوات ميفرستي قربونت بشم كه ميخواي دل همه را بدست بياري بعد كه نماز خوندنت تموم ميشه ميري توي خط رقصيدن ولاك زدن ولوژ زدن(روژلب).

عاشق اين حركتتم اگه كسي عطسه كنه سريع ميگي عافيت باشه ودرجواب بهت بگيم سلامت باشي تو هم ميگي زنده باشي( اينو ازسريال فاطماگل خواهر كريم ياد گرفتي پس نتيجه ميگيريم ماهواره چيزهاي مثبت هم داره).

اين روزها اين آهنگ را خيلي زمزمه ميكنم وقتي ديگه باورم ميشه تو داري روز به روز بزرگتر ميشي

براي توووووووووووووووووووووووووووووووو

برام هيچ حسي شبيه تونيست كنار تو درگير آرامشم

همين از تمام جهان كافيه همين كه كنارت نفس ميكشم

برام هيچ حسي شبيه تو نيست توپايان هر جستجوي مني

تماشاي تو عين آرامشه تو زيباترين آرزوي مني

 مليسا قشنگم تو زيباترين آرزوي من بودي كه خدا تورو به من داد؛ بابت برآورده شدن اين آرزوي قشنگ هرچقدر از خدا شكر گذاري كنم بازم كمه.

روي مبل بايد اين مدلي نشست و تلويزيون تماشا كرد مامان وبابام يه مدل ديگه ميشينند تازه بعضي اوقات اصرار ميكنم مامان خخونده اين مدلي بشين

ديروز هم تولد مامان خخونده بود

سن شمار مليسا تا این لحظه ، 2 سال و 8 ماه و 25 روز سن دارد .