مليسانفس مامان وبابامليسانفس مامان وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

ملیسا دختر دوست داشتني مامان

سفر به رامسر

1395/5/18 14:49
نویسنده : مامان فرخنده
681 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر گل نازم خداروشكر كه خوب هستي وروزبه روز داري بزرگتر وخانم تر ميشي.

هر روز به من گزارش مهدتت را ميدي و ميگي امروز كدوم دوستات اومده بودن مهد ميگي مامان امروز ثمين قايق(غايب) بود محمد حاضر بود رعنا قايق بود هي ميگم مليسا قايق نه غايب ولي تو همون حرف خودتت را ميزني.خندونکخندونکخندونک

هفت مرداد تصميم گرفتيم كه با پريا (دختر همكارم) ببريمتون پارك ارم كه تو وقتي پارك را ديدي خيلي خوشحال شدي ورفتيد با پريا سوار ترن ،تاب،هواپيما شديد وكلي بهتون خوش گذشت ساعت 12 شب بود ميگفتم مليسا بريم خونه ميگفتي نه مامان شب اينجا بمونيم خلاصه ساعت دوازده ونيم شب رضايت دادي بريم خونه بقدري خسته شدي كه توي همون ماشين خوابت برد صبح كه بيدارشدي گفتي مامان خيلي خوش گذشت دوباره با پريا بريم پارك ارم.آرامآرامآرام

دوازده مرداد ماه حركت كرديم به سمت شمال البته اين دفعه رفتيم رامسر ويلاي شركت كه به خاله فرانك وخاله فائزه ودايي فرهاد هم گفته بودم شماهم بيايد اونجا كه چند روز با هم باشيم وخوش بگذره وتو هي ميگفتي پس چرا خاله فرشته نمياد گفتم مامان اون يك كشور ديگه هستش نميتونه بياد عيد امسال مياد ايران .

ساعت چهار بعدازظهر رسيديم ويلا كه از همون بدو ورود گفتي مامان بريم دريا گفتم بذار غروب خاله فرانك اينا بياند شب ميريم دريا .داخل ويلا يه گربه سياه بود كه تو تا اونو ديدي گفتي مامان اين اسمش ناصر هستش ناصر سيبيلو كه من و حميد همديگر را نگاه كرديم چون ما توي فاميل همچين اسمي نداريم واقعا برام جاي سوال هستش تو اين اسمها را از كجا ميشنوي ناصر سيبيلو.خندهخندهخنده

خاله فرانك اينا اومدند بعدازسلام واحوالپرسي تا نشستند گربه اومد توي حياط يهو داد زدي مامان آقا ناصر اومد و همهمتفکرمتفکرمتفکر

فردايش خاله فرانك گفت مليسا دمپايت چه خوشگله از كجا خريدي و تو گفتي ازتركيه خاله فرانك هم پيراهني كه تنش بود پارسال از ايتاليا خريده بود وهمين طور منم از همون پيرهن براي خودم خريده بودم كه بطور اتفاقي دوتايمون اونجا تنمون كرده بوديم كه خاله فرانك سريع  در جوابت گفت مليسا منم اين پيراهن را از ايتاليا خريدم بقدري چهره ات درهم شد ورفتي توي فكر كه هممون غش كرديم از خنده گفتم ببين مليسا دست بالاي دست بسياره وغروبش رفتيم دريا وقايق سوار شديم كه كلي من ترسيدم از قايق البته از آقاي قايقران خواهش كردم سرعت قايق را كم كنه چون تو هم خيلي ترسيده بودي وداشتي گريه ميكردي گفتم بذاريت براش خاطره خوب بمونه ونترسه ازقايق كه آقاي قايقران هم قبول كرد ديگه تو هم خوشت اومده بود وقتي پياده شديم گفتي مامان خوش گذشت.

پنج شنبه صبح كه داشتيم صبحونه ميخوردي گفتي مامان بيا در گوشت يه چيزي بگم گفتي مامان پيراهنت را از كجا خريدي چون تشخيص داده بودي كه مدلش يكي هست فقط رنگ لباس من با خاله فرانك فرق ميكنه حالا خندم گرفته بود گفتم خب منم پارسال از ايتاليا خريدم برو به خاله فرانك بگو مامان من هم از ايتاليا پيراهنشو خريده ديگه زدم زير خنده گفتم آخه خواهرمن چرا با اعصاب بچه بازي ميكني اين از ديشب روي دلش مونده بود كه تو چرا گفتي از ايتاليا پيراهنت را خريدي.قه قههقه قههقه قهه

جمعه صبح هم ديگه بايد ويلا را تحويل ميداديم با خاله ها ودايي فرهاد خداحافظي كرديم واومديم سمت تهران دركل سفر خوبي بود وفوق العاده زياد خوش گذشت.بای بایبای بایبای بای

 

دختر نازمن كه توي عكس كاملا مشخصه ديگه بزرگ شده

ناصر سيبيلو

قربونت بشم كه سريع با بچه ها دوست ميشي

نماي شهر رامسر از داخل تله كابين

پسندها (6)

نظرات (7)

مامان ندا
21 مرداد 95 0:43
سلام فرخنده جون... چه جالب شماهم شمال بودید خداروشکر که خوش گذشته وانشاا.. همیشه شاد باشید.. بله ماشاا.. دخترمون دیگه خانومی شده واسه خودش قربونش برم که ذهنش درگیر لباس مامانش میشه
مامان فرخنده
پاسخ
سلام ندا جووووني من كه خيلي خيلي از شهر رامسر خوشم اومد يعني دوباره فرصت كنم حتما ميرم چون جاهاي تفريحي زيادي داشت يعني بچه ام خيلي خيلي بخاطر حرف خاله اش ذهنش درگير بود تا مليسا باشه اينقدر پز نده بوس براي خاله نداگل وصاينا عزيززززز
عمه فروغ
24 مرداد 95 13:43
سلام فرخنده جون خوب هستید؟ملیسا جونی خوبه؟ ای جوووووونم به ملیسای شیرین زبون با حرف های شیرینش مخصوصا قایق گفتنش چه اسمی هم برای پیشی انتخاب کرده ناصرسبیلو!!!!!کاملا برازندش هست بچه های دهه 90 هستند دیگه از همین حالا به فکر لباس و مد هستند وای به حال وقتی که بزرگ بشن همیشه به شادی و گردشخوشحالم که سفر بهتون خوش گذشته ان شالله همیشه به شادی و خوشی باشید در کنار عزیزان راستی اون عکس ملیسا کنار ساحل با مایو خیلی قشنگ شده فرخنده جون از طرف من هم ببوس ملیسای نازت رو
مامان فرخنده
پاسخ
سلام عمه فروغ گل ومهربون خداروشكر ما همه خوب هستيم هر روز بچه ام حاضر و قايق برام انجام ميده چي بگم خدا ميدونه اين اسمها را ازكجا ميشنوه ممنون عزيززززم خودم هم از اون عكسش خيلي خيلي خوشم اومد يه حس خوب بهم ميده شما آرشيدا شيرين زبونم را ببوس
کیان
26 مرداد 95 14:50
افرین به ملیسا جون شیرین زبونکه با همه زود دوست میشه البته من هم اخیرا یک پیشرفتهایی کردم . ولی فعلا فقط با دخترا خوب ارتباط بر قرار میکنم و هنوز از پسرها زیاد خوشم نمیاد راستی من هم تله کابین سوار شدم اگه دوباره آقا ناصر سیبیلو رو دیدی سلام برسون
مامان فرخنده
پاسخ
سلام كيان جوني آفرين به داداش كيان اين يعني كه داري بزرگ ميشي چون توي ذات شما پسرها هست كه مخ دخترها را بزنيد از حالا تمرين كن داداشي آره ديدم سوار شدي خيلي هم خوب بود چشم به آقا ناصر هم سلام مي رسونم اگه ديدم چون اون توي ويلا موند بوس براي كيان ناز وخوشگل
شادی
30 مرداد 95 13:02
سلام به فرخنده جونیییی و ملیسا گلییییییی. همیشه به مسافرت و شادی عزیزم. جای ما هم قایق بابا دخترمون خیلی خارجی هست . فداش بشم با این همه شیرین زبونیش.
مامان فرخنده
پاسخ
سلام به شادي جون درسخون جاي شما هم خالي چرا قايق بوديد بخدا نه من ونه حميد بيچاره اصلا اهل پز نيستيم من كه خودم به شخص خيلي خيلي از اين كار بدم مياد نمي دونم مليسا از كي ياد گرفته همش دوست داره بهترين مال خودش باشه وكسي روي دستش نزنه در جواب خاله فرانكش ميتونم به جرات بگم اين بچه واقعا پكر شد بوس براي مامان شادي گل و آوينا نازم
مرجا
2 شهریور 95 0:30
سلام فرخنده جون خوشگل و خوشتیپم..وای خدا چقدرخندیدم به ناصر سیبیلو و پز دادن ملیسا😀😀😀عزیزم خوب هم میدونه ایتالیا رو دست ترکیه اس😀😀😀😀انشاالله همیشه به سفر و گردش باشید..ماشاالله ملیسا هم واسه خودش خانومی شده..دخملا زود بزرگ شدنا😘😘😘
مامان فرخنده
پاسخ
سلام عزيززز دلم اتفاقا ديروز يه گربه توي كوچه ديديم مشكي بود گفت مامان ناصر اومدهمليساست ديگه دوست نداره كم بياره آره مرجان جون به نظر من كه خيلي زود گذشت خيلي خيلي زود بزرگ شد بوس براي ليانا ناز وخاله مرجان مهربون
بهار مامانی شایلین عسلی
14 شهریور 95 9:01
سلام فرخنده جون مهربونم . خوبی عزیزم . ملیسای قشنگم خوبه ؟ خیلی دلم براتون تنگ شده . انشااله که هر کجا هستید شاد و خوش و سلامت باشید و ایام بکامتون . ما این چند مدت شیراز بودیم و نتونستیم زیاد بهتوون سربزنیم ببخشید دوستون دارم و همیشه به فکرتون هستم
مامان فرخنده
پاسخ
سلام بهار جون ما خوبيم خداروشكر دل به دل راه داره شما و شايلين جون برام خيلي عزيزززززهستيد هميشه به گردش پس منتظر عكسهاي خوشگل شايلين جون هستم مواظب خودتتون باشيد ميبوسمتون
zakieh
1 مهر 95 0:37
ای جوووووونم به ملیسای شیرین زبون با حرف های شیرینش
مامان فرخنده
پاسخ
ممنون زكيه جون خدا عسل جون براتون حفظ كنه