رويش دندون نهم مليسا
دختر گلم امشب شب عيد غدير خم هست فردا بايد به شهاب وشبنم وعمو حشمت زنگ بزنيم عيد را بهشون تبريك بگيم امروز غروب داشتم باهات قلقك بازي مي كردم چون خودت دوست داري هي مي گي بوخ(منو بخور) كه تو ميخنديدي كه يهو ديدم دندون نهمت از بالا سمت چپ در اومده
لثه ات هم پايين و هم بالا باد داره سه تا ديگه دندون ميخواي در بياري بيخود نيست كه هي با پستونكت لثه هات را ميخاروني اين دفعه برخلاف اولين دندونت كه مي خواست در بياد اذيتم نكردي ولي براي اولين دندونت شانس آوردم پيش خاله فرانك اينها بوديم تو اصلا نمي خوابيدي بيچاره عمو حشمت شب كه خسته از سركار مي اومد بايد خانم را بغل ميكرد وراه مي برد وبرات لالائي مي خوند و تو ميخوابيدي خلاصه سر اولين دندونت خيلي اذيت كردي البته حق داشتي كلافه بودي چون ميگند خيلي درد داره ولي براي بقيه دندونات اذيت نكردي يهو مي ديديم دندون در آوردي دير به دير دندون در مياري ولي معمولا چهار تا دندون درفاصله كم در مياري.
شبش هم اومدم پوشکت را عوض كنم ديدم پا شدي رفتي توي اتاق ما بعد ازجلوي ميز توالت روغن بدنت را آوردي گرفتي خوابيدي و كرم را دادي به من كه يعني برام بزن گفتم پات را روغن بزنم ديدم سرت را تكون مي دي دور اون هوشت بگردم كه از اون همه كرم مال خودتت را تشخيص دادي مرسي دختر با هوش مامان، خيلي خيلي بي نهايت دوست دارم.