مليسانفس مامان وبابامليسانفس مامان وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

ملیسا دختر دوست داشتني مامان

شيرين زبوني

1394/10/5 10:11
نویسنده : مامان فرخنده
1,256 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به عشقم ،عمرم تموم زندگيم مليسا دوست داشتني امروز با كلي انرژي مثبت وشيرين زبونيت اومدم سريع بريم سر خاطرات قشنگ تو.

يه جمعه كه داشتيم ميرفتيم بيرون تو توي خيابون تا پرچم را ديدي به اون اشاره كردي گفتي مامان اونا را ببين گفتم آره چقدر اين پرچمها قشنگه سريع در جواب برگشتي گفتي اين كه پرچم نيست اين ايرانه.خجالتخجالتخجالت

دوشنبه هفته پيش كه شب يلدا بود وما قرار بود همه جمع بشيم خونه مامان بزرگ حميد ولي با تو يه مشكل اساسي داشتيم تو ازيكسال پيش كه مامان زري فوت كرد ديگه هركاري ميكرديم كه بريم اون خونه قبول نمي كردي حتي سه بار هم رفتيم تا جلوي در ولي تا در را ديدي شروع كردي به گريه كردن وگفتي من بالا نميام وماهم برگشتيم چون فكر ميكنم توي ذهنت يه خاطره بد ثبت شده بود تا اينكه شد شب يلدا گفتم حميد يه كيك وشمع بخريم تا مليسا به هواي تولد بازي بياد اونجا بعدازظهر هم شروع كردم باهات صحبت كردن گفتم الان ميريم كيك ميخريم ميريم پيش بهاره (دخترخاله حميد)تولد بازي كنيم اونجا همه هستند بايد بگيم و بخنديم چون تولد بهاره هستش سريع در جواب گفتي مامان امروز كه تولد نيست امروز روز يلداست بايد شادي كنيم . من همينجا كلي تشكر ميكنم از شبكه پويا واقعا نقش مهمي در يادگيري مليسا داره چون من تا حالا در مورد شب يلدا با مليسا صحبت نكرده بودم مهد هم كه نميري بگم از مهد ياد گرفتي ولي اونروز ديدم كه شبكه پويا بيشتر برنامه هاش در مورد شب يلدا بود.خندونکخندونکخندونک

خلاصه رفتيم خونه مامان بزرگ حميد وهمه متعجب كه چطور مليسا اومده سريع هم كيك را گفتي باز كنيم شمع روش بذاريد تولد بگيريم واين جوري موفق شديم اون خاطره بد را از ذهنت پاك كنيم.تشویقتشویقتشویق

شب جمعه شام خونه داييم دعوت بوديم خاله فرانك هم اومده بود وسريع رفتي توي اتاق با بچه ها بازي كردي شب موقع خداحافظي گفتي آره ديگه الان بايد بريم خونه يه ليوان شير بخوريم بگيريم بخوابيم من وخاله فرانك تعجبتعجبتعجبنگاهت كرديم چون شير اصلا لب نميزني بايد حتما صبحها برات شيركاكائو درست كنم يه ليوان بخوري ولي ماست ودوغ وبستني در روز ميخوري خاله فرانك گفت مليسا چرا الكي ميگي گفتم داره كلاس ميذاره كه ما مثلا هرشب خيلي باكلاسيم يه ليوان شير قبل از خواب ميخوريم.زبانزبانزبان

گوشيم را برميداري كه پو بازي كني يه روز ديديم هي داري لباس براي پو ميخري گفتم مليسا داري چيكار ميكني گفتي دارم اتمايش ميكنم گفتم چي وتو هم دوباره گفتي اتمايش ميكنم منظورت آزمايش ميكنم خودم را خيلي كنترل كردم كه نخورمت از تلفظ مسابقه  گفتنت هم خيلي خوشم مياد ميگي مساقبه.محبتمحبتمحبت

   دوستت دارم چون تنها ترین فکر تنهایی منی
دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی
دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی
دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی
دوستت دارم چون به یک نگاه ، عشق منی

بعضي از صبحها كه من ميخوام برم سركار ساعت شش ونيم صبح بيدار ميشي ميگي بزن اون يكي پويا منظورش شبكه دو هستش چون ميدونه او نموقع صبح شبكه پويا برنامه نداره  آخه مادر واجب كردن هنوز چشم باز نشده كارتون ببيني.

مليسا در حال رفتن به دورهمي شب يلدا

                  

پسندها (12)

نظرات (11)

مامان ندا
5 دی 94 20:01
قربون اتمایش گفتن و مساقبه گفتنت عززززیزدلم الهی فداش بششششم..چقد حساسه..حالا خدارو شکر که بااین خاطره ی خوب اونو فراموش کرد... ملیسای خوششششگلم میبوسمت یه عاااااالمه
مامان فرخنده
پاسخ
سلام ندا جون مهربون خدانكنه عزيزززززدلم بچه ام خيلي دل نازك هستش اصلا تحمل گريه وناراحتي را نداره همش دوست داره جشن وشادي باشه وبرقصه عالم اين فرشته ها ايت جوري ديگه بوس براي خاله ندا مهربون كه هميشه هميشه به ما لطف ومحبت داري وهمين طور براي صاينا ناز و خوشگلم
aylar
5 دی 94 20:50
سلام خوشحال میشم به من هم سر بزنید و در کانال تلگرام و پیج اینستاگرامم عضو بشید فعالیتم در زمینه ی طراحی تم تولد،بروشور،تقویم و... برای کودکان و بزرگسالان هست در ضمن ارتباط از طریق وبلاگم هم امکان پذیره channel: @aylardesign موفق باشید
شادی
6 دی 94 8:45
سلاممممم. خوبی فرخنده جونم. خیلی دلم براتون تنگ شده بود. خدا رو شکر که اون خاطره از ذهنش پاک شد... ایشالا همیشه خنده و شادی و خاطره های خوب باشه. خدا رو شکر که شب یلدای خوبی داشتین و به ملیسا جون هم خوش گذشته. مساقبه هم خیلی باحال بود
مامان فرخنده
پاسخ
سلام شادي جون انيشتن ديگه الان فكر كنم پرفسور شدي اينقدر درحال امتحان وپايان ترم هستي موفق باشي عزيززززدلم باوركن من هم دلم خيلي برات تنگ شده نمي دونم چرا باهات اينقدر حس صميمي و نزديكي دارم شايد بخاطر مهربونيات باشهآره خداروشكر با اين كارمون اون خاطره بد از ذهنش پاك شد وبهش خوش گذشت همش بهم ميگه مامان بيا مساقبه بديم و بدويم كلي باهم مساقبه بازي ميكنيم بوس براي آوينا جون كه كلي دلم براي شيرين زبونياش تنگ شده وشادي جون درسخون
کیان
6 دی 94 9:22
ملیسا خانوم یلدات مبارک
مامان فرخنده
پاسخ
ممنون مهربون مرسي كه به ما سر زديد خدا محافظ كيان كوچولو باشه
مرجان
6 دی 94 18:03
عزیز دلم ماشالا به این دختر خوشگل و نازمون آفرین خوشم اومد توی جمع چه کلاسی میزاره خداروشکر اون خاطره از ذهنش به خوبی پاک شد انشالا همیشه به جشن و شادی باشه ملیسای شیرین زبون و در مساقبه زندگی نفر اول
مامان فرخنده
پاسخ
يعني بعضي اوقات يه كلاسهايي ميذاره كه من متعجب واقعا ميمونم ممنون مرجان جوني لطف داري عزيززززم بوس براي ليانا خوشگل ومامان مرجان مهربون
★مادر بزرگ★
8 دی 94 12:06
من وبلاگمو آپ کردم و حالا منتظرم تا تو بیای ببینیش ▒)(▒)_______███☼███____(▒)(▒) (▒)(█)(▒)__ ███_☼██████ _(▒)(▒)___██____████████ _________██____███▒▒▄▒▒.... __________██____█▒▒▒▒▒▒... ___________██____ █▒▒▒♥___(▒)(▒) ____________██_____▒▒____(▒)(█)(▒) __________ __██____▒▒______(▒(▒) _____________██__▓▓▒▓_______█ ________██__██ ▓▓▓▒▒▒▓____█ _(▒)(▒)___███_ ▓▓_▓▓▓▓▓___█ (▒)(█)(▒)______▓▓__▓▓▓▓▓___█ _(▒)(▒)_____ _▓▓__▓▓▓▓▓___█___█ ___________ ▓▓___▓▓▓▓_▓___█_█ __________ ▓▓___▓▓▓▓__▓▓__█ _________ ▓▓___███☼█__▓▓__█ ___♥▒▒♥▒♥▒♥▒♥▒♥▒♥▒♥ __▓▓_█ ___ ♥▒♥▒▒♥▒♥▒♥▒♥▒▒♥▒♥__▒▒▒ ____ ♥▒♥▒▒♥▒♥▒♥▒▒♥▒▒♥▒____█ ______ ♥▒▒♥▒♥▒♥▒♥▒♥▒▒♥▒♥__█ ________♥▒▒♥▒▒♥▒♥▒▒♥▒▒♥▒♥ ___________♥▒♥▒▒♥▒▒♥▒▒♥▒▒♥▒ _______________▓▓_▓▓ _(▒)(▒)_________▓▓_▓▓ (▒)(█)(▒)_______▓▓_▓▓ _(▒)(▒)_________▓▓_▓▓ _______________▓▓_▓▓ _______________▓▓▓▓ _______________▓▓▓ ______█████████ ________██____██ ______█☼█____██ ______█_______██ ______________█☼█
مامان فرخنده
پاسخ
چشم الان ميام پيشتون
مامان ریحانه
9 دی 94 0:50
سلام فرخنده جونم اول منو ببخش بابت تاخیرم شرمنده درگیر کارای زیادی بودم من فدای ملیسا گلی بشم با اینهمه هوش و درایتش یعنی آنقدر خاطره ی فوت مامان زری تو ذهنش بوده که حاضر نمیشده بیاد خونشون این مشخص میکنه بچه ها چقدر در برابر بعضی از مسائل حساسن و تو روحیشون تاثیر میذاره حالا خدا رو شکر با تدبیر مامان گلش و صحبتهایی که باهاش کردی تونستی راضیش کنی که تمام خاطرات بدو فراموش کنه و قدم در آن خانه بذاره بابا ملیسا خانوم باکلاس میبینم که milkمی خوری قبل از خواب فرخنده جون این وروجکا از حالا می خوان کلاس بذارن پس فردا که بزرگ بشن چی میشن عکسای ناز و تیپ قشنگت و قربون ملیسا ناز نازی خیلی دوستون دارم می بوسمتون
مامان فرخنده
پاسخ
سلام به روي ماهت ريحانه جوني دشمنت شرمنده خودم متوجه شدم سرت شلوغه عزيززززم نگران نباش خدانكنه عزيزززززم مليسا خيلي خيلي بچه حساسي هستش خيلي زود همه چي توي ذهنش نقش ميبنده اين كه خوبه داشتيم باهمديگه سريال ميديم بچه تصادف ميكنه پاش زير چرخ ماشين ميمونه مامانش هم پيشش بوده هي دختره صدا ميكرده كمك كمك فرض كنه مليسا ميخكوب اين صحنه بوده ديدم سريع اومد بغلم كرد شروع به گريه كردن مامان توروخدا كمكش كن مونده بودم بخندم يا گريه كنم حالا هي بهش ميگم فيلم مامان واقعي نبود مگه حاليش ميشد ببين چه دختر حساسيهتا چندروز ميگفت مامان پاش خوب شد ميبيني چه كلاس كار را حفظ ميكنه تحت هر شرايطي كم نمياره اتفاقا خاله هاش هم ميگند اين از اون دختر تهروني افاده اي ميشه ماهم خيلي خيلي بي نهايت دوستون داريم بوس براي خاله ريحانه گل ونازنين شيرين زبون
عمه فروغ
9 دی 94 11:29
سلام فرخنده جون ای جان چه بانمک اون وقت صبح نشسته به تماشای تلویزیون عکسش هم با قیافه ای که داد میزنه تازه بیدار شده خیلی با نمک شده عزیزم ماشاا.. به این همه شیرین زبونیبه به دخترکمون اتمایش هم میکنند یلداتون هم با کلی تاخیر مبارک ان شاا.. که روزهای زمستانی خوبی رو شروع کرده باشید و این زمستان براتون پر از شادی و خوشی باشه فرخنده جون خیلی ببوس ملیسای دوست داشتنی رو
کیان
19 دی 94 10:22
ملیسا جون مرسی که به ما سر زدی
【p】【a】【r】【y】【a】
19 دی 94 14:25
♂ آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂ o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂ آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂ o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂ آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂ o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂ آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂ o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂ آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂ o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o نظر یادتون نره مرسی
(̲̅P̲̅)(̲̅E̲̅)(̲̅G̲̅)(̲̅A̲̅)(̲̅H̲̅)
23 دی 94 7:59
بارالها : ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮﯾﻦ … ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺁﺩﻣﯽ ﻋﺼﺎﺭﻩ ﻭﺟﻮﺩ توﺳﺖ ، ﺣﺮﻣﺖ ﺩﻝ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﻢ ... ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺁﻧﺎﻧﮑﻪ ﺩﻭﺳﺘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺒﺮﯾﻢ ... ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥِ ﺩﺭﻭﻏﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﻧﺴﺎﺯﯾﻢ ... ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ ﮐﺮﺩﻥ ﺣﻖ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻋﺎﺩﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ ... به ما بياموز همان باشيم كه قولش را به توداديم... انسان!!! آمين🙏🙏🙏🙏
مامان فرخنده
پاسخ
خيلي متن زيبايي بود ممنون كه به ما سر زديد